صفحه ویژه
ماهیگیری در رودخانۀ خروشان
کارنامۀ گروه مپنا در بازار صنعت بالادستی نفت و گاز در سالهای اخیر
صنعت بالادستی نفت و گاز (اکتشاف و استخراج نفت و گاز) در سراسر قرن بیستم میلادی به خلق درآمدهای افسانهای مشهور بوده است. خانوادۀ راکفلر که سالها نام آنها در سراسر جهان استعارۀ ثروت بود، فعالیت تجاری خود را در همین عرصه آغاز کردند. شرکت استاندارد اویل، کسبوکار خانوادگی راکفلرها، با صاحبان زمین در مناطق مختلف قرارداد میبست و به هزینۀ خود در زمین چاه حفر میکرد. نفتی که از چاه بیرون میآمد متعلق به استاندارد اویل بود و صاحب زمین به اندازۀ درصد مشخصی از ارزش نفت تولیدشده از شرکت استاندارد اویل پول میگرفت.
شرکتهای نفتی جهان تا سالها الگویی مشابه استاندارد اویل را دنبال کردند. آنها هزینۀ اکتشاف و استخراج نفت را خود به عهده میگرفتند و نفت تولیدشده متعلق به آنها بود؛ در عوض، مالک زمینی که کار استخراج نفت در آن انجام میشد به پول بیزحمتی دست پیدا میکرد. مالک زمین میتوانست یک مزرعهدار در ایالتهای جنوبی کشور آمریکا یا دولتِ یک کشور نفتخیز باشد. نفت در دهۀ 1960 میلادی به بزرگترین منبع تأمین انرژی جهان تبدیل شد و شرکتهای نفتی را صاحب درآمد فراوانی کرد.
تأسیس شرکتهای نفتی خصوصی ایرانی در 10 سال اخیر، سوژۀ اصلی صنعت بالادستی نفت و گاز کشور بوده است. پیش از آن، شرکتهای خصوصی ایرانی در صنعت بالادستی صرفاً نقش پیمانکار را تجربه کرده بودند؛ یعنی کار را به هزینۀ کارفرما و نه از جیب خود انجام داده بوده و شریک یا مالک نفت و گاز تولید شده هم به حساب نمیآمدند. در برنامهای که وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران از سال 1392 دنبال کردهاند، شرکت خصوصی ایرانی میتواند به هزینۀ خود چاه حفر نموده و تولید نفت یا گاز را تا چندین سال مدیریت کند؛ در مقابل، اصل و سودِ هزینهای که شرکت ایرانی انجام داده است از محل درآمد فروش نفت یا گاز تولید شده بازگردانده میشود. این شکل کار در قراردادهایی به نام آی.پی.سی (IPC) تعریف شده است.
از سال 1395، بسیاری از شرکتهای ایرانی که پیمانکاران شناخته شدۀ پروژههای بالادستی بودند برای امضای قراردادهای آی.پی.سی، یک سری مقدمات نسبتاً طولانی و مفصلی را طی کردند. بسیاری از این شرکتها، به دلایل مختلف، هنوز به مرحلۀ امضای قرارداد آی.پی.سی نرسیدهاند. در هر حال، روشن است که تأمین چند صد میلیون دلار هزینۀ اجرای قراردادهای آی.پی.سی برای بسیاری از شرکتهای ایرانی آسان نیست و استفاده از ابزارهای تأمین مالی بینالمللی هم زیر سایۀ شرایط پیرامونی بینالمللی بسیار دشوار است.
گروه مپنا از نخستین شرکتهایی است که از سوی شرکت ملی نفت ایران به عنوان یک شرکت ای.اند.پی (E&P)، یعنی شرکتی که شایستۀ امضای قراردادهای آی.پی.سی است، شناخته شد. مپنا در سال 1397 برای اجرای برنامۀ افزایش تولید نفت از میادین نفتی پارسی و پرنج در چارچوب یک قرارداد آی.پی.سی با شرکت ملی نفت ایران به توافق رسید. در این پروژه، تولید دو میدان نفتی در منطقۀ جنوب غرب ایران با حفر چاهها و نصب تأسیسات جدید افزایش خواهد یافت.
وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران، به دلایل مختلف، از جمله شاید به دلیل پیچیده و زمانبر شدن قراردادهای آی.پی.سی، در دو سال اخیر قدری از تمرکز بر آی.پی.سی فاصله گرفت و انواع دیگری از پروژهها را نیز عرضه کرد. از این میان، در سال 1397، افزایش تولید از میدان نفتی دانان هم به عنوان یک پروژۀ پیمانکاری در رقابت چند شرکت معتبر بالادستی به گروه مپنا رسید. در سال 1398، در رقابتی دیگر، گروه مپنا توانست پروژۀ ذخیره سازی گاز در مخزن شوریجۀ D میدان خانگیران را از آنِ خود کند. پروژۀ شوریجه، از این نظر که با سرمایهگذاری مپنا اجرا میشود، تا حدی به قراردادهای آی.پی.سی شباهت دارد.
به این ترتیب، در مجموع، در بازار پرتلاطم صنعت بالادستی در سالهای اخیر، گروه مپنا از نظر ارزش مالی پروژههایی که به سبد خود افزوده است در میان شرکتهای رقیب دستاورد ممتازی کسب کرده است. مطمئناً چالشهای خُرد و کلان در اجرای این پروژهها کم نخواهد بود، اما میشود امید داشت که اجرای موفق این پروژههای بزرگ و متفاوت از یکدیگر، تجربۀ انباشتۀ ارزشمندی نصیب بخش نفت و گاز گروه مپنا کند.